خلاصه داستان: چهار داستان که انواعی از مضامین حیاتی قدرت اخلاقی و مجازات اعدام هستند که می پرسند آزادی فردی تا چه حد می تواند تحت یک رژیم استبدادی و تهدیدهای به ظاهر اجتناب ناپذیر آن بیان شود.
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره زنی مجرد به نام لیلاست که با دو فرزندش زندگی میکند. لیلا کارگر کارخانهای است که دچار ورشگستگی شده. مشکلات عدیده مالی و متزلزل بودن موقعیت کاری بعث می شود راننده اتوبوس این شرکت به لیلا پیشنهاد ازدواج دهد اما لیلا نمیخواهد این پیشنهاد را قبول کند و این آغازگر درگیریهایی برای او میشود. او ناگزیر میشود به ازدواج پیشنهاد شده فکر کند و میان تامین امنیت و جدایی از فرزند پسر 12 سالهاش تصمیم بگیرد...
خلاصه داستان: روزبه دور از زندگی بحران زده اش در تهران به پراگ سفر می کند تا در مورد گذشته پدرش در اين شهر تحقيق كند. پدری كه در جوانی كمونيست بوده و به چكسلواكی سابق پناهنده شده است. در مراجعه به آپارتمانی كه پنجاه سال پيش خانه پدرش بوده با مامور پليسی مواجه می شود كه مشغول بررسی صحنه خودكشی در آپارتمان است و حضور روزبه و كنجكاوی اش در مورد آپارتمان براي افسر پلیس شك برانگيز می شود؛ به خصوص وقتی در می یابد كه نام پدر روزبه با نام پدر ساكن آپارتمان يكی است.